کل نماهای صفحه

۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

به بهانه ی یک سالگی وبلاگ

یک سال از با هم بودنمان گذشت... صمیمیتمان یک ساله شد... و یک سال خاطره در کوله پشتی خاطره هایمان اضافه شد... خاطراتی به شیرینی عسل، به لطافت گلبرگ های رز، به رنگ چشم نواز برگ های سبز و به زیبایی دوستی هایمان. روزهایی دلپذیر و خوش و گاه سخت و طاقت فرسا... روزهایی سوت و کور و در عین حال روز هایی که همه کنار هم بودیم و سکوت جایی میان حرفهایمان نداشت...

و یک سال اثبات کردیم که دست های یکدیگر را محکم گرفته ایم و صمیمیت و عشق، حلقه ی سایبانمان را روز به روز محکم و محکم تر می کند... و یک سال اثبات کردیم که چون کوه در برابر سختی ها مقاومیم و نمی گذاریم هیچ گزندی به ماه مهرمان برسد...و ثابت کردیم که خستگی های روزمره نمی توانند حلقه ی مودتمان را پاره کنند...

و باز هم ثابت کردیم که حقیقتا سایبان آرامش ماه، «ماییم» .




--------------------------------------------


و حالا حرف های خودمونی:

جشن یک سالگیمون مبارک.
گفتم شاید بد نباشه خلاصه ای از فعالیت هامون رو تو این یک سال با هم مرور کنیم.

تو این یک سال سه بار اسباب کشی کردیم. اولین منزلگاهمون Dizanimusic.blogfa.com بود. تصمیم گرفتیم جمع رو صمیمی تر کنیم. پس سایبان آرامش ماه شدیم... دومین منزلگاهمون با نام سایبان آرامش ماه ماییم تو بلاگفا بود. حدود یکی دو ماهی اونجا فعالیت کردیم. تو خونه ی دوممون خیلی از بچه ها همراهمون بودن. شادی، محبوبه و مهرداد... اما فعالیتشون کمرنگ شد... شاید سرشون خیلی شلوغ شد. (البته ما همچنان هم مشتاق دیدار دوبارشون و پیوستنشون به جمعمون هستیم.) به دلیل کامل تر بودن سرویس بلاگر نسبت به بلاگفا و همچنین پشتیبانی یه موتور جستجوی قوی (Google) از بلاگر، تصمیم گرفتیم خونه ی جدیدی بسازیم و به بلاگر اسباب کشی کنیم. اوایل چون به خونه ی جدیدمون عادت نداشتیم یه کم استقبال کم شد اما بعد باز بچه ها اومدن.

به خونه ی جدیدمون عادت کرده بودیم که خبر دادن کیارش عزیز تو مرحله ی اول کنکور هنر قبول شده. و این اولین واقعه ی مهم تو خونه ی جدیدمون بود

و واقعه ی مهم دومی که تو این یک سال افتاد، برپایی مسابقه ی بزرگ طرحی برای وبلاگ بود که طی دوماه و نیم 30 طرح به وبلاگ ارسال شد و قراره تو جشن یک سالگی وبلاگ جایزه ی نفرات برتر رو بدیم.

تو این یک سال بیشتر از 140 پست تو وبلاگ قرار گرفت و شاید جمعا هزاران نظر برای مطالب نوشته شد.
و واقعا این امر فقط با همراهی تک تک شما عزیزان محقق شد.

جشن یک سالگی سایبان آرامش ماهمون مبارک...

جا داره از خانم ایازی و ناهید خانم و دایی رضا تشکر کنم که با وجود کار سنگین و وقت گیری که دارند باز هم به وبلاگ سر می زنند و پر رنگ تر از همیشه ظاهر می شن... و همچنین از آقای شترنگ متشکرم که تا وقتی که دست رسی به اینترنت داشتند حضورشان پررنگ بود. و امیدوارم هر چه زود تر دوباره به اینترنت دسترسی پیدا کنند تا باز هم به ما بپیوندند.


ما همچنان منتظر حضور دیگر دوستان در وبلاگ هستیم.

و امیدوارم دومین سال وبلاگ سایبان آرامش ماه ، پر بار تر و متنوع تر و با حضور گسترده تر اعضا سپری بشه.

۷ نظر:

  1. اگر اشتباه یا اشکال لپی اون وسط مسطای متن بود به بزرگواری خودتون ببخشید. امروز دندون پزشکی بودم. لتم بد جوری درد گرفته. تو برنامم بود که امروز این متنو هم بنویسم. که البته مجبور شدم با لثه درد بنویسم.

    شاد باشید

    پاسخحذف
  2. با درودي به شيريني كيك تولد يكسالگي
    واقعا يكسال شد؟.....جالب كه در كنار تمام دلنگرانيها و..و..و... اين وبلاگ واقعا آرامش بخش بود وهست.. براي من كه قطعا انطور بود وهست... ميدونيد كه من اينجا هميشه تنها هستم وبا اين وبلاگ هميشه حس ميكنم كه در ميان جمع هستم. از هر جا كه ميرسم وهروقت كه ميخوام كمي روحيه پيدا كنم ميام سروقت وبلاگ/البته خيلي دوست داشتم كه دوستان ديگه هم همكاري ميكردند...اما خوب...خودمون كار صد نفررا كرديم.....
    در ضمن اصلا متوجه هستيد كه اين تچه قبل از يكسالگي راه افتاد....وچه خوب راه رفتن را ياد گرفت ....حتي بعضي وقتها هم دويد... ولي زمين نخورد.....
    تولدتان مبارك

    پاسخحذف
  3. من هم به كارنامه ي وبلاگ اضافه كنم مسابقه خاطره نويسي سال گذشته رو
    مسابقه حداقل اين حسن رو براي من داشت كه تعداد از خاطراتي كه در گوشه ذهن من خاك مي خوردو يواش يواش پاك ميشد مكتوب و توي اين وبلاگ ثبت شد. بخشي تو وبلاگ منتشر شد.بخشي تو وبلاگ ثبت شد ولي من فراموش كردم منتشرشون بكنم الان كه مروري بر كار نامه مي كردم اونها رو ديديم. يه تعداد ديگ خاطره هم نوشتم ولي فرصت تاپپ و انتشارشون دست نداد.
    ما تو اينترنت هميشه مصرف كننده بوديم حالا يواش يواش داريم توليد كننده مي شيم . به نظر من اين موفقيت بزرگيه.{اين مولد بودن هميشه براي من احساس خوشايندي به همراه داشته)
    همه خوب فعاليت كردن
    اينجا يه مدرسه است كه همه ي ما مهارتهاي خوبي رو تجربه مي كنيم و ياد مي گيريم
    امير حسين هم فعاليت خوبي داشت.طراحي هاي لوگو ولينك هاي وبلاگ از قبيل مترجم گوگل و لينك ايميل ها و...
    كه من ميدونم بعضي هاشون چقدر زحمت داره
    تجربه و درايت
    خانم ايازي هم كه همواره مارااز طوفان حوادث بر حذر داشتند.از موفقيت هاي مهم بلاگ بود.
    اي دل ار سيل فنا بنياد هستي بركند
    چون ترا نوح است كشتيبان زطوفان غم مخور

    پاسخحذف
  4. با سلام به دوستان
    منهم از دور روي ماه همه دوستان را ميبوسم
    اينجا هم براي خودمون يك خانه با صفا كه توش يك باغ قشنگ درست كرديم به نظر من وبلاگ مثل يك خانه ميمونه و اعضاي اون هم يك خانواده در عرف جامعه خانواده تشكيل شده از پدر و مادر و بچه ها كه والدين هم مسئول فرزندان هستند ولي در وبلاگ همه باهم دوست هستند و همه مسئول ديگري ميدونيد من هميشه از كلمه مسئول ياد كتاب شازده كوچولو مي انداه كه روباه دلش ميخواست كه شازده كوچولو او را اهلي بكنه زماني كه او رااهلي كرد ديگه اون مسئول روباه بود و روباه هم هميشه صداي پاي او برايش يك چيز ديگه اي بود روياه ميگفت هروقت از كندمزار رد ميشم ياد تو مي افتم چون موهاي تو طلائي
    بله من هروقت كه كه شعري ميخونم و گل عطر آگيني رو ميبينم ياد همه شما هستم
    جشن تولدت مبارك اي وبلاگ عزير كه ما را به اسايش و آرامش رساندي

    پاسخحذف
  5. در ضمن امروز روز تولد بابابزرگي و همچنين روز بزرگداشت عطار نيشابوري انگار اين دواديب با هم در ارتباط كامل معنوي هستند البته من امروز بطور اتفاقي يك جائي رفتم كه جمعي بودن كه هكه بازنشسته آموزش و پرورش بودن و اغلبشون يك كاغذي تو جيبشون بود مي آمدند براي بقيه يك شعر ميخوندند ( در تمام مدت احساس مي كردم بابابزرگي كنارم نشسته و با صداي قشنگش شعر حافظ ميخونه)فضاي بسيار جالبي بود پربود از انرژيهاي مثبت وقتي از آنجا اومدم بيرون احساس ميكردم از نوك پام تا سرم شده انرزي اگر ميگفتند بدو برو سركوه بدون توفق ميتونستم برم تا قله

    پاسخحذف
  6. سلام
    دوستان اطلاع داريد كه همايون دوشنبه وسه شنبه منسرت داره.فروش بليط پنجشنبه ساعت10 صبح است

    پاسخحذف
  7. سلام
    ببخشيد يك غلط داشتم(كنسرت) دارد.فروش بليط از طريق سايت وققنوس است

    پاسخحذف