به به چه فضای بازی اینجاست،اصلا چهارچوب نداره خیلی عالیه!!!میشه در هر بابی سخن گفت،حالا که دموکراسی موج میزنه و آزادی بیان و اندیشه بیداد میکنه بهتره در باب دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری یه سری(البته با عرض معذرت خدمت اساتید و بزرگان این محفل)چرت و پرت تحویلتون بدم.حالا چه ربطی به صافی کف پام داره خودمم نمدونم؟؟!!فقط خواستم دو تا مطلبو خلاصه و یکی کنم که بگم آره بابا ما هم هستیم.یکیش اعزامم به خدمت مقدس سربازی(حالا نمدونم واقعا مقدسه؟؟)که باعث شده پس از سالها چکاب کلی بدنم بفهمم کف پاهام صافه و میتونم معافیت از رزم بگیرم و رژه نرم وپست ندم(به به عجب موهبتی)و دومیش اینه که برید پای صندوقهای رأی و به موسوی رأی بدید.با این حال که این دو موضوع هیچ ربطی به هم نداره و میدونم تو دلتون میگین بابا این پسره ی تمبکی از اون اول خل بوده و فشار رفتن به سربازی خلترش کرده،سه مسئله برام درست کرده که باعث شده این دو موضوع با هم مرتبط و کمی با هم شبیه بشن.یکیش صافی و یه دست بودن کف پای من و صافی و یه دست بودن مردم پای صندوقهای رأی(انصاف بدید،چه ارتباط همامنگیه).دومیش اجبار رأی دادن به موسوی برای پذیرفتن و انتخاب بد بهتر از بدتر،چون خوبی در کشورمون معنایی نداره اینو میگما و مجبوریم بد را به بدتر ترجیح بدیم و اجبار رفتن به سربازی برای بد تر نکردن زندگیم وموندن در همون حالت بد.هر چی باشه پیشرفت نکردن بهتر از پس رفت کردنه که در بحث انتخابات هم صدق میکنه و سومین رابط بحث اصلیمون همین انتخابات و سربازیو میگم،تداخل زمانیه این دو با هم بوده که اینم همچین بی ربطش نکرده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر