کل نماهای صفحه

۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

دست(1)






























چند وقته نكته اي تو كلاسهاي موسيقي ذهن منو مشغول كرده

ضعف در كاركرد انگشتان بچه ها.

يعني انگشتا آموخته نيستن وكارايي ندارن.

موقع نوازندگي رابطه دقيق و پيچيده اي بين كاركرد ذهن و انگشتان وجود داره. اين رابطه رو مي شه تقويت كرد.

قديما از انگشتا بيشتر استفاده مي شد.كارها بيشتر دستي بودوانجام كارها تا حد زيادي وابسته به مهارت انگشت ها بود.

سفالگري و مسگري و دوزندگي وبنايي وكفاشي و جوال دوزي وسبد بافي و زنبيلبافي و چيني بند زني و لحاف دوزي و.... بامردا بود.

خانمها هم تو روستا آرد رو خمير مي كردن و نون مي پختن. شير مي دوشيدن.بافندگي مي كردن از پارچه بگير تا پلاس و قاليچه و جاجيم و... وانواع كارهاي دستي مثل قلاب بافي يا بافتن ژاكت با دو ميل و....

بچه ها هم كه انواع بازيها مثل بادبادك(سازي) بازي و يقل دوقل و.....مشق نوشتن با قلم ريز و درشت و كشيدن رسم در درس رياضي.

همه و همه مجبور بودن از انگشتا كار بكشن. و انگشتا هم حسابي كاري بودن. بعضي كه با ذوق و سليقه بودن . كارهاشون خيلي خوب از آب در مي اومد.مثلا ژاكت رو خيلي خوشگل يا تر و تميزتر مي بافتن. مثلا مي گفتن از هر انگشتش هنر مي باره .مثلا اسمش رو مي ذاشتن زرين پنجه و....

****

تغيير در روشهاي زندگي تقريبا كارها دگرگون كرده . خيلي هم بد نيست . اگرهم هست گزيري نيست.

اما با تنبلي انگشتامون چه بكنيم؟!



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر