کل نماهای صفحه

۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

موزه موسيقي(1)

موزه موسيقي


چندي پيش در مصاحبه اي از محمد موسوي نوازنده ني به نقل از دكتر جنيدي خواندم. قديمترين سندي كه در باره سابقه موسيقي ايراني بدست آمده مربوط به هفت هزار سال پيش است. اين سند نشان مي دهد كه موسيقي حداقل از هفت هزار سال قبل در اين كشور رواج داشته، قبل ازآن را خداعالم است.

متوليان امور بعد از هفت هزار سال به اين نتيجه رسيدند.حالا كه ما موزه تفنگ و ادوات نظامي داريم . موزه ي پست داريم ، موزه عيرت داريم موزه ي فرش و سفالينه و آبگينه وهزارموضوع بجا و بيجا داريم. بد نيست يه موزه موسيقي هم راه بندازيم!

جاي شكرش باقي است.اقدامي است نكو و به جا.

فرصتي دست داد تا روز جمعه، ديداري از اين موزه داشته باشم.پيشنهاد مي كنم شما هم از موزه ديدار كنيد.

به نظر من مسيري طولاني در پيش است تا اين موزه به جايگاه اصلي خود برسد.

اميد كه با همدلي اهالي موسيقي به سرعت اين مسير طي شود.

در اين بازديد مطالبي به نظرم رسيد شايد بيان آنها در بهبود و افزايش بهره وري موزه موثر افتد.

1-عليرغم اينكه ازلحاظ جغرافيايي موزه در جاي خوبي واقع شده بود .ولي مكان يابي آن براي بازديد كنندگان دشوار است. بلاخص اينكه تابلو هاي كوچك راهنما را هم باد تغيير جهت داده بود.حتما با آدرس دقيق به انجا برويد.

2-عليرم اينكه اعلام شده بود سيستم صوتي پيشرفته اي راهنماي مراجعان است ولي ما چيزي نديديم. كاركنان آنجاهم مثل برخي كاركنان ادارات دولتي بودند. از آن دسته كه مجبورند در روز تعطيل هم در محل كار حضور داشته باشند.بيش از آنكه از مراجعين استقبال كنند .به نظر مي رسيدآنها را مزاحم خود مي پندارند.

اهل موسيقي از حساسيت بيشتري بر خوردار هستند. انتظار مي رفت حداقل پرسنل اين موزه از فارغ التحصيلان رشته موسيقي كه علاقه مند به كار در اينگونه محيط ها هستند، انتخاب مي شدند.

اين انتخاب دو تا حسن داشت. يكي اينكه زمينه اشتغال براي اين جوانان عاشق و علاقه مند و تحصيل كرده پيدا مي شد و به جاي نوازندگي در ديزي سرا و سفره خانه در يك محيط فرهنگي مشغول خدمت مي شدند. تكريم و احترام در خوري هم بود براي مخاطبان و مراجعين.

بهر حال وقتي مخاطبين با وجود همه ي گرفتاريها ومشكلات روزمره يك نيم روز را به اين كار اختصاص مي دهند. انتظار دارند حداكثر بهره را از اين ديدار داشته باشند.

3- هرچند موزه از چيدماني نسبتا سيستماتيك بر خوردار بود.اما جا ي خالي بسياري از ساز هاي نواحي از جمله رباب و تنبورك و دونلي و... ديده مي شد.

در مورد ساز هاي رسمي ايراني هم كاستي هايي مشاهده مي شد.

به عنوان مثال در مورد ني هفت بند به عنوان يكي از ساز هاي اصلي موسيقي دستگاهي ايران انتظار مي رفت سيزده ني باطول هاي متفاوت كه به ترتيب هر يك نيم پرده تفاوت صوتي دارند. در موزه موجود باشد . يا حداقل تصاويري از نوازندگان به نام اين ساز مانند نايب اسداله و حسن كسايي،مهدي نوايي، ياوري .محمد موسوي و... به نظر مخاطبين برسد.

در مورد ساير ساز ها هم به همين گونه بود.

با توجه به نقش محوري آواز در موسيقي ايراني انتظار مي رفت جايگاهي در خور خوانندگان موجود باشد.و

حداقل تصويري از خوانندگان بزرگ آواز از جمله تاج اصفهاني ، اقبال آذر ، قمرالملوك وزيري و... به نظر مخاطبان برسد.

4-تاريكي بيش از حد در طبق همكف امكان ديداردقيق سازها و خواندن اتيكت ها را تقريبا نا ممكن ساخته بود.

-عدم جايگاهي ويژه و در خور جهت ارايه و عرضه دو جلدكتاب دايره المعارف ساز هاي ايراني اثر ماندگار و گرانقدر محمد رضا درويشي هم از نقاط ضعف موزه بود.

5-عدم وجود دفتري براي ارايه پيشنهادها و نظرات بازديد كنندگان.

6-عدم استفاده از رسانه هاي تصويري دي

6- ايجاد فضاي مجازي و سايت اينترنتي براي موزه

به طوري كه بازديد مجازي از موزه براي همگان در همه نقاط دنيا فراهم شود.

به نظر من موزه موسيقي خانه ي همه اهالي موسيقي است .اميدوارم اين نوشته دريچه اي براي طرح پيشنهادها و انتقادات اهالي موسيقي و بررسي و بهينه سازي موزه توسط مسوليين محترم باشد.

آدرس:ميدان تجريش -خيابان شهيد دربندي-كوچه نمازي -پلاك 9
ساعات كار موزه: يكشنبه تا جمعه از 10صبح الي 6 بعد از ظهر
شنبه ها تعطيل است.
وروديه:20000ريال
براي مشاهده نقشه در ابعاد بزرگتر روي ان كليك كنيد.

۱ نظر:

  1. سلام سلام
    خوبیید؟

    دایی رضا می گم حسابی ترغیب شدم برم موزه ی موسیقی! این که همش سر تا سر ایراد بود که! به نظر من که بریم ساز هاشو برداریم بیاریم خونه ی خودمون اینجا رو موزه کنیم. چون دایی رضا هم که تمام 13 نی رو داره! کلکسیون نیمون کامل می شه:D تازه با سیستم صوتی خفن و پیشرفته ی Marshal تو خونه ی ما و فکر کنم Zenith تو خونه ی دایی رضا اینا دیگه از لحاظ سیستم صوتی هم مشکلی نداریم:D

    بعد هم اینکهه ما ورودی 1000 تومن می گیریم:D بشتابید بشتابید

    -----------------------
    و اما مطلب دوم:

    آقا ما برگشتیم یه پیش نهاد از خودمون در کردیم یه ایمیل زدیم به همه گفتیم آقا 27 آذر (یعنی جمعه هفته ی بعد) سالگرد کنسرتمونه! بیاید همفکری کنیم ببینیم تو این روز چیکار کنیم بهتره؟ میتینگ بذاریم؟ بریم خونه ی استاد؟ استاد بیاد خونه ی ما؟ با هم بریم پارک؟ بریم کوه؟ کدوم کوه؟ همون کوهی که خرگوش جای داره های بله! و ....

    و در پی این ایمیل همگانی بسیار جواب های خوبی هم گرفتیم و من انقدر ایمیل همینطوری برام می اومد که وقت نمی کردم بخونمشون!!!! و خیل عظیم نظرات ، من رو یک دم به حال خودم رها نکرد!!!! (تازه مثلا ایمیل زده بودم واسه اینکه اگه کسی حال نداره بیاد وبلاگ لااقل ایمیلش رو که چک می کنه!)
    البته از خانم ایازی و محبوبه به خاطر اینکه لطف کردند و اعلام همراهی کردند صمیمانه متشکرم

    خلاصه اینکه یه هفته دیگه بیشتر نمونده. بیاید دست در دست هم دهیم به مهر واسه سالگرد اجرامون یه کاری کنیم آباد!

    حرف آخر:(جدی) سالگرد کنسرت و مهرگان و اینها بهونست واسه اینکه دور هم جمع بشیم تا اگه دلمون واسه همدیگه تنگ شده همدیگه رو ببینیم و حداقل از اینکه باهمیم چند وقتی روحیه داشته باشیم و خنده رو لبامون بمونه. من که اینقدر دست و پا می زنم واسه یه میتینگ و دنبال یه بهونم به خاطر اینه که دلم واسه بچه های گروه تنگ شده. حالا هرکی که مثل من دلش تنگه بسم الله...!
    منتظریما. یه هفته بیشتر وقت نیست!

    پاسخحذف