دوست داشتم چند کلمه ای در باره این کنسرت بنویسم. دوستانی که اطلاعاتی در باره موضوع ندارن می تونن موضوع را توی اینتر نت جستجو کنن.
دوست داشتم چن کلمه ای در باره کنسرت بنویسم . چون قرار بود با اجرای این کنسرت اتفاق جدیدی در موسیقی دستگاهی ما بیفته. البته نقد دقیق کنسرت مستلزم زمان و شرایط دیگریست و من به همین چن کلمه کفایت می کنم.
دوستان هم می تونن نظر خودشون رو اعلا م کنن.
****
اونقدر کار موسیقی دشوار و کمرشکنه که آدم دلش نمی آد نقد کنه و فقط می گه دستشون درد نکنه.
بهر حال زحمتی کشیده شده . شاید با نقد آگاهانه بشه به دست اندر کارهای موسیقی کمک کرد.
کار در مجموع شسته و رفته بود.نوازنده ها به کار خودشون مسلط بودن
با همه مشکلات ساز های ایرانی در زمینه کوک و... تقریبا کا ر ژوست و تمیز اجرا شد
دستشون درد نکنه زحمت زیادی کشیده بودن.
رهبری درویشی هم هر چند با نوع غربی اون متفاوت بود و ادم نمی دونست در این گروه نوازی جایگاه رهبر ونقش رهبر چیه؟ولی بهر حال وجودش موثر بود.
****
اما نقد
اتفاق آنچنانی نیافتد. تکرار موسیقی ردیف با یک شکل تر و تمیز و با یک ارکستر بزرگتر.
قربانی بزرگ در این اجرا، فردوسی و داستان زیبای زال و سیمرغ و رودابه بود.
داستان مثله شده ودر ها ها های هه هه هه ی اواز همه چیز گم شده بود و هیچ نظم منطقی در کار نبود. یعنی اگر داستان را قبلا نخونده بودی یا حتی خونده بودی از سر وته موضوع هیچ چیز دستگیرت نمی شد.ا
این موسیقی زیبا می تونست در حاشیه ی یک اپرا یا تاتر یا یک فیلم سینمایی از داستان زال وسیمرغ کاملا خودش رو نشون بده .
ولی با این اجراهمه چیز ازدست رفت. کاش حداقل متن اشعار را توسط پروجکشن به سمع حاضرین می رسوندن.
مشتری مداری و حقوق مشتری هم در حد غایت خودش رعایت شد.
مردم بیچاره که بلیط های 25و35و 45 هزار تومنی خریده بودن با اعمال شاقه روی صندلی های اغلب شکسته توی یه استادیوم درب و داغون میخکوب بودن ومجبور شدن حاصله زحمات چندین ماهه ی بهترین موزیسین های خودشون را نبینن!(چون تقریبا هیچ چیزی دیده نمیشد.).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر