کل نماهای صفحه

۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

دمی با حافظ وخیام

اگه هوس رفتن به حافظیه رودارید.
با نرم افزار زیر می تونید به راحتی و بدون هزینه برید اونجا! چرا معطلید بفرمایید.

دیدار با حافظ(دانلود کنید)


این هم یه دیوان حافظ با حجم بسیار کم و قابلیت جستجو روی کلمات

دیوان حافظ(دانلود کنید)




و

رباعیات خیام

۵ نظر:

  1. خواستم طلسم این نظرات را بشکنم
    دوستان گفتند نمی شه کامنت گذاشت
    فکر می کنم یه اشکالی توی این بخش باشه
    امیدوارم امیر حسین بیاد و این مشکل رو درست کنه
    بهتره قالب وبلاگ کاملا سبک باشه و راحت بالا بیاد

    برای ازمایش گفتگو با جناب شترنگ را گذاشتم
    پرويزشترنگ گفت...

    با سلام در پست بالا نتوتنستم پيام بگذارم نمي دان چرا ؟

    با سلام خدمت دوستان خوبم
    قبل از هر چيز خوشخاليم از حضور سر كار خانم ايازي اعلام مي نمايم و خداي را شاكرم كه در اين ماه خوب حال مادر گرامي ايشان رو به بهبود و انشالله با حضور پر بار مثل هميشه خانه شما پر رونق تر خواهد بود .
    جناب شايگان كار زيباي شما ستودني است اميدوارم اهل دل ره توشه ايي با خود ببرند.

    الا يا ايهاالساقي ادر كاسنا و نا دلها
    كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها
    به قول مولانا
    اي هد هد صبا به سبا مي فرستمت
    بنگر كه از كجا به كجا مي فرستمت

    دوست عزيز از ديروز تا امروز تو راه بودم الآن هم ساعت 5/3 صبحه دوستون دارم .

    جناب شايگان شنيدم كه ديوان يزيد هم با اين شعر آغاز مي شه ولي با يه تفاوت كوچك .

    ادركاسناو نا دلها الا يا ايهاالساقي
    كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها
    آگوست ۳۰, ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۸
    پرويزشترنگ گفت...

    بازهم سلام
    انگار اين پست بالايي با ما لج كرده و يا اين پست واقعن شده جعبه ي جادو و كامنت مي پذيره .
    آقاي شايگان مي دوني من زياد در بوشهر زندگي كردم ولي زيباترن اون دوران زماني بود كه دو سال با خانواده اونجا زندگي كرديم .
    نو بوشهر خيام خواني يه رسمه شب يلدا و يا شبهايي ديگه همه جمع مي شند و بقول معروف خيام خواني مي كنند . اولين بيت شعر را يه نفر مي خونه و نفر بعدي پاسخ ميده و همين جور مي گرده در كنارش هم موسيقي اجرا ميشه و شايد تو اون فضا مفهوم شعرهاي خيام نمود خودش را پيدا مي كنه .
    جناب شايگان صحبت از موسيقي بود . تو اين دوسال كه خانواده بوشهر بودنند چند تا كنسرت در بوشهر اجرا شد به بركت زندگي ساكت و بدون شتاب شهرستان بهاي ناچيز بليط ما همه ي اونا را رفتيم و برا ما خاطرات ماندگاري خلق شد . يكي از اونا كنسرت زنده ياد استاد بهاري بود با گروه موسيقي بوشهر به دعوت اهل هنر آن ديار . يادمه وقتي استاد را روي سن اوردند زير بغل او را گرفته بودند و كمانچه معرف اون هم توسط پسرش به دست او داده شد و مي گفتند خيلي با ارزش است من كه ديدم تركيبي از بهترين چوب و همراه تزينين زيبا از عاج كه گويا بد از او بنا به وصيتش به موزه اهدا شد .
    جناب شايگان استاد بهاري با گروه بوشهر تمرين نداشت و بقول شما بداهه نوازي بود اگر اشتباه نكرده باشم . ولي گيريايي كمانچه نوازي فرهنگ شنونده به قدري بالا بود كه در سالن سينمايي كه انگار كنسرت كه چه عرض كنم بايد گفت كنسرو و آن هم از نوع ماهي كيلكا ولي همه سرا پا شور و شوق .
    جناب شايگان امروز با اين بليط هاي سي چهل هزار توماني و اين خدمات نا چيز ظلم بزرگي به گروه است و مردم عاشق . راستي امروز حق مردم در سطح متوسط و پايين از موسيقي چيست تا كي بايد حسرت ديدار استاد شجريان و اجراي او را داشته باشند و هنر منداني ديگر . مردم عاشقند وقتي در سينمايي كوچك در هوايي با هشتاد در صد رطوبت چندين ساعت با اجري آقاي مختاباد لذت مي برند و چندين هفته شارژند . اي كاش باز هم بوشهر بوديم شايد سالي يكبار آرامشي ايجاد مي كرديم براي اين دلهاي پر آشوب
    ساعت 5/4 و شايد پرت و پلا مي گم شما ببخشيد و
    احساس مي كنم از زندگي عقبم در برابر شما سخت است از موسيقي گفتن ولي دلهاي پر درد راويان قصه هاي شبند و
    آگوست ۳۱, ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۰۵
    شایگان گفت...

    جناب شترنگ
    شکسته نفسی نفرمایید
    شما پیشتاز هستید.
    درکارزار زندگی.
    ****
    فریاد می کنم خویش را در سازم
    فریاد فریاد فریاد
    ***
    اماآیا فراتر از فریاد هم هست؟!
    بلی هست
    سکوت
    سکوت فراتر از هر فریاد است.
    ****
    اشعار زیبای شما را دیدم
    ***

    هرگز نترس

    حادثه های بزرگ

    هیچ وقت در دلهای کوچک اتفاق نمی افتد

    مثل گرداب در ژرفای دریا

    گرد باد در دشت بیکران

    ***
    با اجازه شعر شما رادستکاری کردم

    هرگزنهراس
    در دلهای کوچک اتفاقی نمی افتد
    چنانکه گرداب در حوض
    وگرباد در گلدان


    مثل اینکه موفق شدم!

    پاسخحذف
  2. با درود فراوان
    آقای شایگان ممنون از لطف شمت وهمچنین آقای شترنگ...
    اما علیرغم تینکه من جای جای حافظیه را دیدم .باز دوست داشتم این فیم شمارا هم ببینم ولی موفق نشدم علی الخصوص که بالای آن نوشته شده( طبق قانون...... تارنمای ....قابل دسترسی نیست..) تعجب کردم مگر چه فیلمی است..؟!!!
    اما نکته جالب میخواستم بگم... حتما کسانی که اهل کتاب هستند متوجه هستند کهامروزه اغلب نویسندگان در هر زمینه ائی که مینویسند آخرش به عرفان ومعنویات میرسند وتقریبا هر کس به زبان خود ترشتدی به سوع معنویات دارد. ولی جالب اینجاست که اغلب پس از این که نویسنده ائی صدها صفحه ویا چند جلد مینویسد .میبینیم که چکیده حرفهای آنان در یک بیت وگاهی حتی یک مصرع شعر مولانا یا حافظ یا سعدی یا خیام و..و... قرنها پیش گهته شده .واینجاست که به عظمت وتمام اندیشی وبه معراج رسیدن این بزرگان آشکار میشود. ای کاش همه قدر بدانیم.

    پاسخحذف
  3. با سلام مجدد
    ببخشید غلط املائی زیادبود
    سطر پنجم...ارشادی(به جادی ترشادی)-سوی(سوع)
    سطر آخر..... و..و.. قرنها پیش گفته شده..

    پاسخحذف
  4. (تمامی فتحه ها را کسره، و تمامی کسره ها را فتحه بخوانید!)

    سِلام به هِمَه. چَطورید؟ مو یَک دو هِفتَه ای مِیشد که خور بودِم. یَکِم لِحجَه گرفتُم.

    مو کنسَرتَ شِجِریان که نِرَفتُم اما خور که رَفتُم. اوجا خَیلی خَش بود. هِم خَش بود هِم خَشک! مو دِماغُم یَکِم حَساسَ اوجا از خَشکی روزی سَه چِهار بار خین دِماغ مِیشدم.

    اما خَیلی خَش گذِشت. جایَ شِما خالی. راستَش را بَخواید اوجا خَیلی به شِما فَکر کَردُم. و خَیلی آرَزو کَردُم که شِما هم اوجا می بودید.

    خَیلی دِلُم بِراتون تنگ شُدَ بود. چو یَکِم با لَحجَه نَوَشتِن سِختَه بِرایَ هِمین سُخِن کوتاه می کُنُم.

    فِقَط بُگُم که نَمیدونید چُقدر خَشحالُم که خانِم ایازی به جمعَ مان بَرگِشتَن.
    اوجا که بودُم شِبا که زیرَ سقفَ آسَمون میخابیدُم و اوهمهَ سَتاره می دیدُم. از ته دلُم آرَزو می کردُم که مادر خانم ایازی بهتر و بهتر بشن. اوجا هِواش تمیزهَ آرَزوها زوتر مِرَه بالا.

    یَک چیز دیگه هم بُگُم که مو دارُم برنامَه می چینُم که یَک اردویی بَذاریم. حالا یا دِرون خانَگی یا بُرون خانَگی.

    خَیلی دَلُم بِراتون تِنگ شُده بود.

    ای دو سه روزَ رو لِحجُم کار مِکُنُم که دِرُست شَ کَ ایقِدر موقعَ خوندَنَ نِظَرَ مو عِذاب نِکِشید!

    پاسخحذف
  5. سلام
    امیر حسین جان پیشنهاد میکنم دوباره این نوشته را باز نویسی کنی ....باور کن این کار راحتره تا ما بخواهیم اصلاح کنیم( فکر میکردم فقط من اینهمه غلط املائی دارم) از لطف شما وهمه دوستان هم ممنون.
    من هنوز با عجله میام ومیرم .متاسفانه وقت نکردم نوشته هارا بخونم. فقط آمردم که بگویم من هستم

    پاسخحذف